جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 164

1. این چه رخسار و چه خط وین چه لب است

2. وین چه چشم خوش و خال عجب است

3. زیر لب نقطه بود رسم چرا

4. نقطۀ خال تو بالای لب است

5. طلب حُسن عنایت ز رُخت

6. بنده را غایت حُسن طلب است

7. شکل بالای تو شیرین نخلی است

8. که زنوشین لبت آن را رطب است

9. بی تو تنها نه شب ماست سیاه

10. روزِ مابین که سیه تر ز شب است

11. باید از بی ادبان شیوۀ عشق

12. مذهب عشق سراسر ادب است

13. سگ این در نه کنون شد جامی

14. عمرها شد که همینش لقب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* باش تا خار سر کوی ترا نرگس وار
* دسته بندند و سوی مجلس سلطان آرند
شعر کامل
سنایی
* ضرورتست که پیش تو پنجه نگشایم
* مرا که قوت بازوی زورمند تو نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی