جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 166

1. ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است

2. مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است

3. چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ

4. ای پندگو برو که نه جای نصیحت است

5. جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس

6. کز عاشقی نصیبۀ او داغ محنت است

7. زان دم که سر فگند بر آن آستان مرا

8. بر گردنم ز تیغ تو صد بار منّت است

9. هر شعله پی به گنج قناعت کجا برد

10. این نقد در خزینۀ ارباب همّت است

11. ز ابنای دهر وقت کسی خوش نمی شود

12. خوش وقت آنکه مُعتكف کُنج عزلت است

13. جامی به جست و جو نتوان وصل دوست یافت

14. موقوف وقت باش که این کار دولت است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضعف دل دارم مسیح از نبض من بردار دست
* هست در سیب زنخدان بتان بهبود من
شعر کامل
صائب تبریزی
* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
* زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم
شعر کامل
حافظ