جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 167

1. خطت گرد لب آن مشکین نباتست

2. که رُسته بر لب آب حیاتست

3. به هرکس دارد آن چشم التفاتی

4. به حال ما چرا بی التفاتست

5. به راه کعبۀ وصلت دو چشمم

6. یکی چون دجله وان دیگر فُراتست

7. زکات لب بده ای نامسلمان

8. که یک رکن از مسلمانی زکاتست

9. به قتل من براتی دارد از مشک

10. رُخت کز وی نه امکان نجاتست

11. لبت آمد نگینی لعل کز خط

12. سیه کرده پیِ مُهر براتست

13. ز سعدی نیست تا جامی جزین فرق

14. که یکسر شعر جامی طیّباتست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامت من مسکین کسی کند که نداند
* که عشق تا به چه حدست و حسن تا به چه غایت
شعر کامل
سعدی
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ