جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 187

1. روی خود را مگو شریک مَه است

2. در نکویی که لاشریک له است

3. نارسیده به چارده سالت

4. رویت افزون ز ماه چارده است

5. مُلک هستی تمام طی کردم

6. تا به وصلت هنوز نیمه ره است

7. تاتو بستی نقاب تو بر تو

8. بر رُخم خون بسته ته به ته است

9. کی پذیرد ز شمع و مشعله نور

10. هر کرا شب ز دود دل سیه است

11. جانب عاشقان نگه می دار

12. حِشمت پادشاه از سپه است

13. خانقه میکده است جامی را

14. بادۀ کهنه پیرِ خانقه است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه کنی دنیا بی‌دین و خرد زیرا
* خوش نباشد نان بی‌زیره و آویشن
شعر کامل
ناصرخسرو
* عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
* دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
شعر کامل
سعدی
* شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
* که قطره قطره خونش به ناردان ماند
شعر کامل
سعدی