جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 188

1. ای که جان و دل آگاه ترا همراه است

2. بی تو اگه نیم از خویش خدا آگاه است

3. مدّت صحبت تو عمر گرانمایۀ ماست

4. آه ازین عمر گرانمایه که بس کوتاه است

5. غم تو از دل ما در همه دل ها ره کرد

6. راستست این که ز دل ها سوی دل ها راه است

7. دل نمی خواست جدایی ز تو اما چه کنیم

8. دور ایّام نه بر قاعدۀ دلخواه است

9. واقعاً نیست ز من غمزده تر کس به جهان

10. شاهد حال من این واقعۀ ناگاه است

11. رفت بر باد چوکاه از غم تو عمر عزیز

12. روی بنما که فراق تو قوی جان کاه است

13. جامی از دست بشد کار ز تأثیر قضا

14. چارۀ کار رضينا به قضاء الله است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز مکر سبحه شماران خدا نگه دارد!
* که صد سرست به یک حلقه کمند آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* هوای دامن صحراست لیلی را مگر در سر؟
* که دل در سینه می لرزد چو برگ بید مجنون را
شعر کامل
صائب تبریزی
* نخل بند چمن حسن تو بر قدرت خویش
* آفرین کرد چو نخل قد دلجوی تو ساخت
شعر کامل
محتشم کاشانی