غزل شمارۀ 20
1. تا بر ورق گل زدی از مشک رقم ها
2. در وصف تو بشکست سرِ جمله قلم ها
3. هرگز دل من بی تو جدا از المی نیست
4. ای قاعدۀ لطف تو تسکين الم ها
5. در لشکر عشق تو اسیران همه گردند
6. وز آتش دل هاست در آن گرد عَلم ها
7. نوع دگر آمد ز کَرَم هر ستم تو
8. با خسته دلان می کنی انواع کَرَم ها
9. زین بیش غم جمله بتان بر دل من بود
10. آزاد شدم با غم تو از همه غم ها
11. تیغ ستمت گونه ز خون دگران یافت
12. با عاشق خود تا کی از این گونه ستم ها
13. صاحب نظران روی نهادند به جامی
14. زان روز که در راه تو شد خاک قدم ها
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده