غزل شمارۀ 200
1. این همه خونابه کاندر چشم گریان منست
2. گشته پیدا از جراحت های پنهان منست
3. قاصدی کاید ز جانان بهر قتل دیگری
4. قاصد جانان مگو که قاصد جان منست
5. پرده از راز دلم چون غنچه برخواهد گرفت
6. چاک ها کز شوق آن گل در گریبان منست
7. خواب دیدم دوش كان لب می گزم اینک هنوز
8. در لبش مانده نشان زخم دندان منست
9. می شوم خاک رهت ای خاک گَرد من ببر
10. هر کجا جولانگه سرو خرامان منست
11. هر شب از تسبیح خود فوج ملک مانند باز
12. بس که بر اوج فلک فریاد و افغان منست
13. از جگر جامی کباب آور ز خون دل شراب
14. کامشب آن خونخوارۀ بد مست مهمان منست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده