جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 260

1. آنکه بر گُل گره از جعد سمن بوی تو بست

2. رشتۀ جان مرا در شکن موی تو بست

3. طعنه بر طوطی طبعم مزن از کم سخنی

4. که برو راه سخن لعل سخن گوی تو بست

5. لله الحمد که جان معتکف حضرت تست

6. گرچه تن بار اقامت ز سرِ کوی تو بست

7. هیچ شب دیده نبندم من غمدیده به خواب

8. چون کنم خواب مرا نرگس جادوی تو بست

9. خانۀ صبر من آن روز برانداخت فلک

10. که بدین قاعده طاق خم ابروی تو بست

11. نافه کز خون جگر پروردش آهوی چین

12. در دلش خون گره از نکهت گیسوی تو بست

13. می دهد زینت بازار سخن جامی را

14. نخل نظمی که به وصف قد دلجوی تو بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من به اوج لامکان بردم، وگرنه پیش ازین
* عشقبازی پله ای از دار بالاتر نداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* ما قصهٔ سکندر و دارا نخوانده‌ایم
* از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس
شعر کامل
حافظ
* از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست
* پیغام آشنا نفس روح پرورست
شعر کامل
سعدی