غزل شمارۀ 268
1. ای که هرگز نشود زلف کجت با ما راست
2. کار ما راست شود چون تو کُنی بالا راست
3. مانتابیم ز روی تو نظر گرچه گرفت
4. از مژه چشم تو صد تیر بلا با ما راست
5. خلعت لطف به قدتو بریدن ای سرو
6. ناید این جامه به قد دگری قطعا راست
7. راستم با تو علیرغم همه کج نظران
8. گرچه فرقی نبود پیش تو از کج تا راست
9. می نیارد به زبان خامه به جز وصف قدت
10. راستان را به زبان کی گذرد الّا راست
11. دیدۀ راست سزد جای خرام چو تویی
12. رنجه فرما قدم ای سرو که کردم جا راست
13. خواست جامی که رسد بر دل او ناوک تو
14. لله الحمد که آورد خدا آن را راست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده