جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 33

1. قومی به هوای حج در قطع بیابان ها

2. جمعی ز نشاط می در طوف گلستان ها

3. وین طایفۀ دیگر با داغ غمت فارغ

4. هم از طرب اینها هم از طلب آنها

5. تا دل به تو شد بسته وز غیر تو بگسسته

6. خوردیم بسی خون ها کندیم بسی جان ها

7. تا دامن وصلت را آریم به کف روزی

8. ماییم و سر فکرت شب ها به گریبان ها

9. بودی پیِ هر دردی اندیشۀ درمانی

10. بُرد از دل من دردت اندیشۀ درمان ها

11. چندان به دلم تيرت جا کرد که بر سینه

12. چون سنگ زنم خیزد آواز ز پیکان ها

13. در راه تو هر پیمان سدیست جدا جامی

14. پیمانۀ می بستان بشکن همه پیمان ها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
* خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
شعر کامل
حافظ
* بروید ای حریفان بکشید یار ما را
* به من آورید آخر صنم گریزپا را
شعر کامل
مولوی
* صحبت ناجنس آتش رابه فریاد آورد
* آب در روغن چو باشد می کند شیون چراغ
شعر کامل
صائب تبریزی