جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 333

1. ای سنبل مشکین زده سر از گُل رویت

2. ندهد به همه ساده رخان یک سرِ مویت

3. از مشک کشم دردسر این بس که دهد باد

4. بویی به مشامم ز خط غاليه بویت

5. هرگز زتماشای تو خرسند نگشتم

6. بنشین که زمانی نگرم سیر به رویت

7. خوش آنکه نشينم به تو تنها ز رقیبان

8. تو حال بَدَم بینی و من روی نکویت

9. خونین کفنان بس که به دل داغ تو خیزند

10. در حشر شود لاله ستانی سر کویت

11. گر زانکه بجویی دل ما را نه غریبست

12. هر چند که آزار غریبان شده خویت

13. شد هر شکن زلف تو قلاب محبت

14. چون خاطر جامی نکند میل به مویت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برای خاطر غیرم به صد جفا کشتی
* ببین برای که ای بی‌وفا کرا کشتی
شعر کامل
محتشم کاشانی
* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* قرب نیکان را نمی باشد سرایت در بدان
* کز شکر شیرین نگردد چون بود بادام تلخ
شعر کامل
صائب تبریزی