جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 339

1. رنگ رُخت ز تاب تب ای سیمبر شکست

2. رنگ شکسته ات دل اهل نظر شکست

3. هنگامه ساخت مه شب از انجم ولی چو دید

4. هنگام صبح روی تو هنگامه برشکست

5. بستی به قصد فرقت من بر میان کمر

6. بنشین که پشت طاقت من از کمر شکست

7. رخسار خوی فشان به گلستان درآمدی

8. لطف رخ تو رونق گل های تر شکست

9. هر شیشۀ امید که تدبیر عقل ساخت

10. سنگ جفای عشق تو در یکدگر شکست

11. رفتم که گل به باغ شود مرهم دلم

12. صد نشترم ز خار غمت در جگر شکست

13. قدر شکر شکست خط سبز بر لبت

14. طوطی ندیده کس که بدین سان شکر شکست

15. جامی چو یافت خانۀ خود را تهی ز تو

16. دیوار کند و بام بیفگند و در شکست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به باغ از ارغوان و لاله و نسرین وگل
* حله‌های گونه‌گون بافد همی باد شمال
شعر کامل
امیر معزی
* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* گلشن کویش بهشتی خرم است اما دریغ
* کز هجوم زاغ یک بلبل درین گلزار نیست
شعر کامل
هاتف اصفهانی