جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 342

1. دودم از سیه که گِرد آمده بالای سرست

2. قدسیان را شده از ناوک آهم سپرست

3. چون شوم خاک، شود لاله ستان تربت من

4. زین همه داغ کزان لاله رخم بر جگرست

5. حلقه در گوش همه ساده رخان خواهم کرد

6. بر بناگوش وی آن حلقه که از مشک ترست

7. ساخت دریا رهم از رهگذر دیده سرشک

8. در رهم گر خطری هست ازین رهگذرست

9. ای خدا مرحمتی کز همه بیشش بینم

10. که بدو آرزوی من ز همه بیشتر ست

11. نرود تلخی هجران وی از کام دلم

12. گرچه از ذکر لب او دهنم پر شکرست

13. جامی از عشق مهی بی خبر افتاده ز خویش

14. گشته مشهور همه شهر کنون این خبرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی
* پس از مرگ از زمین مرقدم مردم گیا روید
* مرا هرگز نسازد خاک پنهان، دانۀ عشقم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* عشق آمد و عقل همچو بادی
* رفت از بر من هزار فرسنگ
شعر کامل
سعدی