جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 364

1. امشب ز شغل شاعریم حال دیگرست

2. همچون ردیف قافیه پیشم مکررست

3. زآثار کلک بیهده گوی سیه زبان

4. روی دلم سیاه تر از پشت دفترست

5. ساقی بیا و رغم سفیهان شهر را

6. می ده که می جلای ضمیر سخنورست

7. آن می که چون نوازش خوبان طرب فزاست

8. آن می که چون وصال بتان روح پرورست

9. نی نی میی بده که بشوید ز لوح دل

10. نقشی که طبع صافیِ ما زان مکدرست

11. آن نقش چیست صورت هر آز و آرزو

12. کزوایه های طبع به دل سایه گسترست

13. جامی بنوش جرعۀ این جام و نیست شو

14. کین نیستی به هستی جاوید رهبرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
* که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
شعر کامل
سعدی
* ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
* سر و زر در کنف همت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* بی روی تو راحت ز دل زار گریزد
* چون خواب که از دیده بیمار گریزد
شعر کامل
رهی معیری