جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 371

1. هلال عید جستن کار عام است

2. هلال عيد خاصان دورِ جام است

3. بیا ساقی که امشب توبۀ ما

4. زمی چون روزۀ فردا حرام است

5. برافروز آتش دیگر زباده

6. که دیگ ماه روزه نیم خام است

7. کرم کن یک دو جام دیگرم ده

8. که از من تا به مستی یک دو گام است

9. ز روزه رخنه شد ایام عیشم

10. خوشا رندی که عیش او مدام است

11. ز بس بیهوشی و مستی نداند

12. که ماه روزه در عالم کدام است

13. به میخانه چو خاک افتاده جامی

14. به بوی جرعۀ جام کرام است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر جائی که خون راند این تن پاک
* گیاه مهر، خواهد رستن از خاک
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* زشمع انجمن آموز آیین وفاداری
* که تا دارد نفس بر تربت پروانه می سوزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
* سر و زر در کنف همت درویشان است
شعر کامل
حافظ