جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 373

1. واله عشق ترا تمییز خار از گل کی است

2. دید دیوانه بهار خرّم و گفتا دی است

3. آتشین گل های داغت بر دل از هم نگسلد

4. تو بهار حسنی و گل های تو پی در پی است

5. محرم و صفت نمی بینم زبان و گوش خویش

6. گرچه صیت حسن تو از روم رفته تا ری است

7. ذاکر بی لهجه گو بس کن که ذکر چهر او

8. می برد ذوقی که در گوشم ز آواز نی است

9. ساقیا می ده که از من توبه ناید تا ترا

10. زلف درهم رفته عارض پر خوی و لب پر می است

11. گفته ای بی من دل سوداییت را حال چیست

12. خال تو بر آتشین رخ صورت حال وی است

13. جامیاگر زنده ای بهر صبوحی سر برآر

14. کز پی می خوارگان هر سو ندای یا حی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این صورت بت چیست اگر خانه کعبه‌ست
* وین نور خدا چیست اگر دیر مغانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال
* می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلا در ملک شبخیزی گر از اندوه نگریزی
* دم صبحت بشارتها بیارد زآن دیار آخر
شعر کامل
حافظ