غزل شمارۀ 412
1. ای خاک ره تو عرش را تاج
2. یک پایه ز قدر تست معراج
3. تو دُرّ یتیمی وترا جای
4. برتر زهمه چو دُرّة التاج
5. فخر تو به فقر و تاج داران
6. آورده به فرق بر درت باج
7. در تیره شب ضلال و خذلان
8. نور تو شده سراج وهّاج
9. آیات تو در زمانه ظاهر
10. چون شبگون خط ز صفحۀ عاج
11. بر روی زده کف خجالت
12. با جود کف تو بحر مواج
13. مشتاق ره ترا مغیلان
14. در زیر قدم حریر و دیباج
15. جامی که ز تندباد عصیان
16. شد خرمن طاعتش به تاراج
17. اکنون ره معذرت گرفته
18. مسکین به شفاعت تو محتاج
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده