جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 413

1. نیست شب وصل تو مَه را رواج

2. روز نباشد به چراغ احتياج

3. خاکِ در و سنگ جفای توام

4. داده فراغ از هوس تخت و تاج

5. زین تن لاغر چه بری نقد جان

6. از ده ویران چه ستانی خراج

7. درد مبيناد طبیبی که گفت

8. داغِ جدایی نپذیرد علاج

9. رنجه شدی زآه و فغانم که دید

10. سخت دلی همچو تو نازک مزاج

11. چند کنی بر سَرِ یک بوسه بحث

12. خوش ننماید زکریمان لجاج

13. عکس لبت از دل جامی نمود

14. چون می رنگین ز درون زجاج


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
* چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
شعر کامل
حافظ
* بهر تسکین دل افگار من مسکین طبیب
* ساخت صد مرهم ولی مرهم نمی سازد مرا
شعر کامل
جامی
* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی