جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 435

1. ما خسته خاطریم و دل افگار و دردمند

2. زآن یار جنگجوی و نگار جفاپسند

3. ای ناچشیده چاشنی درد بی دلان

4. از حال ما بترس و بر احوال ما مخند

5. می کرد جا به خاطر ما پند پیش ازین

6. اکنون که بند عشق قوی شد چه جای پند

7. ما را میان اهل وفا عشق برکشید

8. هرجا که می رویم به عشقیم سربلند

9. بستم به خاک بوس درش رشتۀ امید

10. بر کاخ عرش می کند این همّتم کمند

11. بس نازکست خاطر رندان دُردنوش

12. ای زاهد فسرده دل اِبرام تا به چند

13. جامی ز نقش ها سوی بی نقش راه برد

14. خود را به نقش بست بر آن شاه نقشبند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ
* دل تهی ناشده از خویش به جایی نرسد
* تا بود پر ز شکر نی به نوایی نرسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به زور گریه نتوان یار را یکرنگ خود کردن
* دورنگی اشک شبنم از گل رعنا نمی شوید
شعر کامل
صائب تبریزی