جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 439

1. دلم در حلقۀ زلف تو شد بند

2. ز من مگسل که محکم گشت پیوند

3. بران لب خال ها بس خط میفزای

4. بلا بر جان من زین بیش مپسند

5. چه سود از پندگویان بی دلی را

6. که گیرد عالمی از حال او پند

7. به خدمتگاری سروِ بلندت

8. میان صد جاگره بسته نی قند

9. ز بند لاف عشقت گر گناه است

10. گناه از بنده و عفو از خداوند

11. ز دست من کشی هر دم سرِ زلف

12. ز پای افتاده ای جان سرکشی چند

13. ز سگ کمتر نهی مقدار جامی

14. ولی او هست بدین مقدار خرسند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
* رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* همه بر جای خود ای تازه نهالان چمن
* بنشینید که آن سرو روان برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
* چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ