جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 454

1. خرّم دل آنها که به میخانه نشستند

2. وز وسوسۀ خانقه و مدرسه رستند

3. چون پردۀ ما جامۀ تقوا بدریدند

4. چون توبۀ ماخامۀ فتوا بشکستند

5. غم یار و بلا مونس و اندوه ندیم است

6. ای دل تو کجایی که حریفان همه مستند

7. بر بتکده بگذر گره زلف گشاده

8. تا روی تو بینند و دگر بت نپرستند

9. مستان چه عجب گر به زمین جرعه فشانند

10. خون دل ما جرعه و چشمان تو مستند

11. پیش تو چه گویم سخن سدره و طوبا

12. بخرام که با قد بلندت همه پستند

13. جامی حرم کعبه مقام همه کس نیست

14. این بس که دَرِ دَیر به رویِ تو نبستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
* ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
* نرگس او که طبیب دل بیمار من است
شعر کامل
حافظ
* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ