غزل شمارۀ 454
1. خرّم دل آنها که به میخانه نشستند
2. وز وسوسۀ خانقه و مدرسه رستند
3. چون پردۀ ما جامۀ تقوا بدریدند
4. چون توبۀ ماخامۀ فتوا بشکستند
5. غم یار و بلا مونس و اندوه ندیم است
6. ای دل تو کجایی که حریفان همه مستند
7. بر بتکده بگذر گره زلف گشاده
8. تا روی تو بینند و دگر بت نپرستند
9. مستان چه عجب گر به زمین جرعه فشانند
10. خون دل ما جرعه و چشمان تو مستند
11. پیش تو چه گویم سخن سدره و طوبا
12. بخرام که با قد بلندت همه پستند
13. جامی حرم کعبه مقام همه کس نیست
14. این بس که دَرِ دَیر به رویِ تو نبستند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده