جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 475

1. هر کس که سود چهره به راه تو سود کرد

2. در روی تو جمال ازل را سجود کرد

3. مسکین فقیر گوش اشارت شنو نداشت

4. منع سماع و زمزمۀ چنگ و عود کرد

5. دیریست می زند دم ارشاد شیخ شهر

6. آن نارسیده دعوی این کار زود کرد

7. صوفی نداشت جاذبۀ صید هیچکس

8. کاری که کرد سبحه و دلق کبود کرد

9. زاهد نبرد راه به سرمنزل بقا

10. بیچاره چون تحمل بار وجود کرد

11. افسردگان به ساحل حرمان نشسته اند

12. خوش آنکه جا به لجّۀ بحر شهود کرد

13. جامی همیشه بود خراب از سرود عشق

14. آمد صدای نی مدد آن سرود کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست
* عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم
* غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
شعر کامل
حافظ
* صد حرف غم نوشتم در دل چو نامه و انرا
* خواهم فگند سویش همراهِ تیر آهی
شعر کامل
جامی