غزل شمارۀ 57
1. مطرب امشب ساز کن با نالۀ من چنگ را
2. آتشی دیگر فروز این سوزناک آهنگ را
3. بس که نالیدم ز درد دوریِ آن سنگدل
4. دل به درد آمد ز آه و نالۀ من سنگ را
5. دورم از یار و نیارم سوی او رفتن که اشک
6. ساخت دریا گِرد من فرسنگ در فرسنگ را
7. رازم آخر فاش خواهد شد چه سان پوشم ز خلق
8. چهرۀ زرد و سرشک ارغوانی رنگ را
9. هست آسیبِ تنت آزارِ جانِ بی دلان
10. اندکی آهسته تر بند آن قبای تنگ را
11. بهر تیرت جنگ دارد جان به دل لطفی نمای
12. تیر دیگر سوی جان انداز و بنشان جنگ را
13. جاميا طغرای دولت خواهی از سلطان عشق
14. خط رسوایی بکش منشور نام و ننگ را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده