جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 58

1. من که خدمت کرده ام رندان دُرد آشام را

2. کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را

3. تا شدم فارغ به استغنای عشق از هر مراد

4. بر مرادِ خویش یابم گردش ایّام را

5. رند و صوفی عارف و عامی مخوانیدم که من

6. گم شدم در شاهد و می برنتابم نام را

7. شیخ شهرت جوی رعنا را تماشا کن که چون

8. در لباس خاص ظاهر شد فریب عام را

9. می کشد دامی پی صیدِ مگس چون عنکبوت

10. شاهبازی کوکه از هم برکند این دام را

11. محتسب در منع می از حد تجاوز می کند

12. می برد زین فعل منکر رونق اسلام را

13. هرکس از قسّام فطرت قسمت خود یافتند

14. زهدورزان جامۀ سالوس و جامی جام را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
* مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
شعر کامل
مولوی
* نمی گردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
* ز وحشت خون عالم در دل صیاد می کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر هر مژه خونی که مرا درتن بود
* چون دانهٔ نار بر سر سوزن بود
شعر کامل
انوری