غزل شمارۀ 605
1. روی توآفتاب را ماند
2. لعل تو شهدِ ناب را ماند
3. چون گشادی دهان به خنده لبت
4. دُرْج دُرّ خوشاب را ماند
5. نرگس تو ز خواب نیمه شده
6. نرگس نیم خواب را ماند
7. پاره پاره دلم بر آتش شوق
8. پاره های کباب را ماند
9. پیش لب تشنگان راهِ طلب
10. وعده هایت سراب را ماند
11. شد گلستان کتاب لطف و رُخت
12. زان کتاب انتخاب را ماند
13. خط بر آن لب خوش است و گرد ذقن
14. رقمِ ناصواب را ماند
15. نقدِ عشق تو و دل ویران
16. گنج و کنج خراب را ماند
17. نظم پروین چه روشنست و بلند
18. شعرِ جامی جواب را ماند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده