جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 653

1. سبزه از طرفِ چمن می خیزد

2. خطت از برگ سمن می خیزد

3. لاله با داغ تو خفتست به خاک

4. زان به خون غرقه کفن می خیزد

5. گر سبک سر بنهد تن به رهت

6. جان روان از سر تن می خیزد

7. می شود صاعقۀ خرمن صبر

8. شرری کز دلِ من می خیزد

9. یارب این نکهت مشکین ز صباست

10. یا ز صحرای ختن می خیزد

11. نه که بوی نفس جانانست

12. که ز اطراف یمن می خیزد

13. گفتمش جامی و وصف سخنت

14. از سخن گفت سخن می خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
* دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* جهان چون بزاری برآید همی
* بدو نیک روزی سرآید همی
شعر کامل
فردوسی