جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 67

1. منم ز جان شده بنده مه یگانۀ خود را

2. که ساخت جلوه گهِ ناز بنده خانه خود را

3. قدم به خانه ام آن سرو تا نهاد به هر دَم

4. هزار بوسه زنم خاک آستانۀ خود را

5. نداد دست جزینم که ریختم ز دو دیده

6. به پای او گهرِ اشک دانه دانۀ خود را

7. کبوتر حرم او به شاخ سدره و طوبا

8. نمی دهد خس و خاشاکِ آشیانۀ خود را

9. گرفت قصّۀ دردم درازی از غم هجران

10. کجاست یار که کوته کنم فسانۀ خود را

11. بهانه سازم و سویش روم ولی چو بپرسد

12. چه کار آمده ای کم کنم بهانۀ خود را

13. چو پیش یار نگفتند شرح عشق تو جامی

14. رسان به عرض وی این شعر عاشقانۀ خود را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون
* همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
* معشوق همین جاست بیایید بیایید
شعر کامل
مولوی
* یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
* کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
شعر کامل
حافظ