جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 684

1. دلم از رشک صبا می لرزد

2. کز وی آن زلف دو تا می لرزد

3. بس که می ترسد از آزار تنت

4. بند بر بند قبا می لرزد

5. می نهم پا که زنم دست به تو

6. پا جدا دست جدا می لرزد

7. دهد آرام زمین کوه و تنم

8. زیر صد کوه بلا می لرزد

9. جور مپسند که چترِ زر شاه

10. بر سرش ز آه گدا می لرزد

11. چون دعا گویمت از ترس رقیب

12. دست من وقت دعا می لرزد

13. جامی از خُم شکنان دارد بیم

14. بر سرِ خمکده ها می لرزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمر بگذشت و شب تاریک هجر آخر نشد
* یا شبم کوتاه می‌بایست، یا عمرم دراز
شعر کامل
هلالی جغتایی
* بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
* بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
شعر کامل
حافظ
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی