جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 704

1. لبت دل دزد و من از وی شکر دزد

2. کم افتادست ازین سان دزد بر دزد

3. ز چشمم شُست چشمت سرمۀ خواب

4. به عیاری بردکُحل را بصر دزد

5. تنت را بنگرم دزدیده زان سان

6. که بر سیم کسان دوزد نظر دزد

7. اگر دزدیده ات بینم مکن عیب

8. که دزدی را نداند جز هنر دزد

9. غمت بر دل ز هر سو غارت آورد

10. درآمد خانه را از بام و در دزد

11. هر اسم شب به کویت از رقیبان

12. به شب ها از سگان دارد خطر دزد

13. سرِ دُرج گهر مگشای جامی

14. مبادا در کمین باشد گهر دزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد
* گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
شعر کامل
سعدی
* حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
* این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
شعر کامل
حافظ