غزل شمارۀ 758
1. هیچ نقلم به دهان چون دهنت نیست لذیذ
2. میوه ای پیش لبم چون ذقنت نیست لذيذ
3. نطق طوطی که به شکرشکنی مشهورست
4. با وجود لب شکرشکنت نیست لذيذ
5. می گزی لب عوض نقل به مستی آری
6. هیچ نقلی چو لب خویشتنت نیست لذيذ
7. يوسفِ عهد تویی ای گل و یعقوب منم
8. جز مرا رایحۀ پیرهنت نیست لذيذ
9. خانه از آینه شد بر تو گلستان زان رو
10. گشتنِ باغ و طواف چمنت نیست لذيذ
11. سر فرو کرده چو غنچه به گریبان خودی
12. زان شمیم گل و بوی سمنت نیست لذيذ
13. شور عشق است نمک خوان سخن جامی را
14. نمک افزای که طعم سخنت نیست لذيذ
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده