جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 857

1. بنمای رخ و رشکِ پری خانۀ چین باش

2. با روی چنان، ماهِ همه روی زمین باش

3. با ما به دل و جان بکن ای جان و جهان صلح

4. دل بردی و جان نیز کنون در پی دین باش

5. پیوسته جفا خوش نبود، بلکه وفا نیز

6. که بر سر مهر آی و گهی در پی کین باش

7. چون من تو شدم بس که به دل نقش تو بستم

8. خواهی تو جدا شو ز من و خواه قرین باش

9. ماییم و همین عاشقی و لذّتِ دیدار

10. زاهد تو برو در طلبِ خلد برین باش

11. جامی قدم از تختِ جم و مسند جمشید

12. برتر نه و در کوی بتان خاک نشین باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از مشرق بناگوش خندید صبح پیری
* ما تیره روزگاران در سیر ماهتابیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
* به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد
شعر کامل
حافظ