جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 866

1. بر لب رسید جان که به جانان فرستمش

2. شد جمله درد دل که به درمان فرستمش

3. طی شد چو نامه عمر زهجران او مرا

4. کو قاصدی که نامۀ هجران فرستمش

5. ریزم به جیب و دامن قاصد ز دیده اشک

6. گوهر به جیب و لعل به دامان فرستمش

7. رانم قلم به وصف سرِ زلف و خطّ او

8. در طیّ نامه سنبل و ریحان فرستمش

9. گرچه عراق و فارس پُرست از جمال او

10. شرحِ جمال او ز خراسان فرستمش

11. جامیست از شراب لطافت بر این غزل

12. تحفه به مجلس جمِ دوران فرستمش

13. در شیوۀ جمالْ نمایی کمال یافت

14. آیینه سان به یوسفِ کنعان فرستمش

15. نی نی که من چو مورم و این شعر خشک من

16. پای ملخ چو پیش سلیمان فرستمش

17. این بس که در فزونی جاه و جمال او

18. جامی صفت دعای فراوان فرستمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
* گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
شعر کامل
حافظ
* یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم
* دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* دانه‌ای بیچاره بودم زیر خاک
* دانه را دردانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی