جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 892

1. حدیث ماه رُخت شد تمام در مَطلع

2. کشید قصّۀ زلفت دراز تا مقطع

3. به وصف روی تو یک بیت اگر به هم بندم

4. شود گشاده ز رحمت دری به هر مصرع

5. مرا بس اینکه شوم منتفع ز مشرب عشق

6. فقیه مدرسه و کسب علم لاينفع

7. مبین به چشم حقارت که پیر دهقان گفت

8. نرُست شاخ گیاهی عبث درین مزرع

9. مرا ز پیش برافگن چو قصد جلوه کنی

10. که نیست روی ترا جز وجود من برقع

11. گرفت ربع و دمن سيل تا به کی گریم

12. علی لوامع برق مِن الحمى يلمع

13. به کنج میکده خُم ها ز دست صف جامی

14. بخواه معنی جمعیتی ازین مجمع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با زهر چشم خنده هم آغوش کرده ای
* بادام تلخ را چه شکرپوش کرده ای؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* رقیب گفت برین در چه می‌کنی شب و روز؟
* چه می‌کنم؟ دل گم کرده باز می‌جویم
شعر کامل
سعدی
* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی