جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 932

1. شکّر آمد ز خندۀ تو به تنگ

2. کوزۀ خود نبات زد بر سنگ

3. روی تو پر صفا ز اشک منست

4. گرچه از نم برآرد آینه زنگ

5. صلح تو بی گناه خونریزیست

6. بر سرِ صلح تو کسان را جنگ

7. نام خود را تا رقیب عاشق کرد

8. هست ازین نام عاشقان را ننگ

9. انجم از ماتم انجمن سازد

10. چون شود آهِ من بلند آهنگ

11. لاله های دورنگ بین گشته

12. همه در داغداریت یک رنگ

13. تا به کویت مقیم شد جامی

14. باشد از فکر حج به صد فرسنگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو مپندار کز این در به ملامت بروم
* دلم این جاست بده تا به سلامت بروم
شعر کامل
سعدی
* نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
* آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد
شعر کامل
حافظ
* به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
* که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
شعر کامل
حافظ