جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 933

1. درین مقرنس زنگارگونِ مینارنگ

2. بر آبگینۀ ارباب همّت آید سنگ

3. نهاد چرخ مقوّس کجست همچو کمان

4. از آن نشسته به خاکند راستان چوخدنگ

5. کسی که گام درین بحر می زند پیِ کام

6. به کام می رسد آخر ولی به کامِ نهنگ

7. مبين غزالۀ گردون و مهر او هر صبح

8. که شب به کین تو خواهد گرفت شکل پلنگ

9. محیط دور افق گرچه قاف تا قافست

10. بود چو دایرۀ میم بر دل ماتنگ

11. ز کس نمی شنوم بوی اُنس کاش افتم

12. برون ز مسکن مأنوس خود به صد فرسنگ

13. به شهر نیست نوایی خوش آنکه راست کند

14. درای محمل جامی سوی حجاز آهنگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
* تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* یاد تو زود چون رود از دل که همرهش
* در اولین قدم نفس آخرین ماست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* خال تو سنگ کم به ترازوی من نهاد
* من هم متاع دل به همین سنگ می کشم!
شعر کامل
صائب تبریزی