جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 935

1. از درِ بسته و دیوار بلند تو به تنگ

2. آمدم با در و دیوار ازین غصّه به جنگ

3. گفته ای شب درِ ما چند زنی این نه درست

4. از دل سخت تو بر سینه همی کوبم سنگ

5. تا به گوش تو رسد نالۀ من می خواهم

6. که به بزم تو کنم از رگ جان رشتۀ چنگ

7. داده ام دل به تو از صورت مژگان تو پر

8. بسته ای بر کمرت ترکشی از تیرِ خدنگ

9. چکنم چاره که کردند درین لجّۀ نيل

10. گوهرِ وصل ترا تعبیه در کام خدنگ

11. نبرد نقش خط سبز ترا گریه ز دل

12. نشود پاک به شستن ز رخ آینه زنگ

13. نام جامی چه بود ننگ همه بدنامان

14. رند رسوا شده از نام نکو دارد ننگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می نماید تلخی بادام آخر خویش را
* گرچه شیرین کار او را در شکر پنهان کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
* به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد
شعر کامل
حافظ