غزل شمارۀ 936
1. هرکس آرد دامن صلحت به چنگ
2. بر سرِ اینست ما را با تو جنگ
3. صحبتِ تنگ تو با بیگانگان
4. آشنایان را همی آرد به تنگ
5. محنتِ هجر تو پاید سال ها
6. دولت وصل تو باشد بی درنگ
7. مهرِ خطت را هنر داند دلم
8. گرچه باشد عیب بر آیینه زنگ
9. چهره ام شد کهربا اشکم عقیق
10. بیش ازینم نیست از لعل تو رنگ
11. کی رسد در عشق عقل تیز پای
12. چون رود با مرکب جم مورِ لنگ
13. نیک نامی کم طلب جامی که هست
14. عشق بازان را زنامِ نیک ننگ
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده