جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 961

1. دوشم آورد از چمن بادِ صبا پیغام گل

2. گفت منشین بی قدح چون لاله در ایّام گل

3. عشرت امروز با فردا مینداز ای حریف

4. نیست چندان فرصتی ز آغاز تا انجام گل

5. نعرۀ مستانه دارد همچو ما بلبل ولی

6. ما ز جام گلرخی مستیم و او از جام گل

7. تنگ شد بی آن گلندام قباپوشم چمن

8. چون قبای غنچه دیدم تنگ بر اندام گل

9. در تمایل شاخ گل زان مست یادم می دهد

10. وه که بر آرام من آن شاخ بی آرام گل

11. حرص نرگس بین که با آن سیم و زر چون دوختست

12. روز و شب چشم طمع بر سفرۀ انعام گل

13. وام شد در دور گل جامی بهای نقل و می

14. دلق زهد اکنون گرو کن در ادای وام گل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلیری کجا نام او اشکبوس
* همی بر خروشید بر سان کوس
شعر کامل
فردوسی
* ندانم قامتست آن یا قیامت
* که می‌گوید چنین سرو روان هست
شعر کامل
سعدی
* بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
* یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
شعر کامل
حافظ