جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 980

1. من بندۀ حقیر و تو سلطان محتشم

2. گر در غم تو زار بمیرم تو را چه غم

3. رنجور گشته ام ز تمنّای مقدمت

4. بهر خدا به پرسش من رنجه کن قدم

5. بر جانم از تو هر چه رسد جای منّت است

6. گرناوک جفایت و گر خنجر ستم

7. سرگشتگان بادیه پیمای عشق را

8. هجر تو ره نمود به سر منزل عدم

9. شد سینه ام شکاف شکاف از خدنگ آه

10. وز هر شکاف آتش دل می زند عَلَم

11. روزی که می نوشت قضا نامۀ اجل

12. قتل مرا به تیغ جفای تو زد رقم

13. عمریست جرعه خوار سفال سگان تست

14. جامی که آب خضر ننوشد ز جام جم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حسنی که کامل افتاد ایجاد می کند عشق
* هر قطره اشک این شمع پروانه دگر شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* تا دل نمی برم ز کسی، دل نمی دهم
* صیاد من نخست گرفتار من شود
شعر کامل
صائب تبریزی