جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 990

1. ای دل ز دست برده به مشکین خط خودم

2. یکبار یاد کن به دو انگشت کاغذم

3. جمعیّت من از تو مثنّی شود اگ

4. روزی کنی عزیز به یک لفظ مفردم

5. کردم به سر چو خامه جهان را ز دست تو

6. گر خطّ دلکش تو نسازد مقیّدم

7. تشديدوار گرچه نهى ارّه ام به فرق

8. یابی در اتّحاد چو حرف مشدّدم

9. شُستم کتاب عشق به تدبیر عقل و باز

10. خط تو می برد به سرِ درس ابجدم

11. دل از ره خیال زند نقب اگرچه بخت

12. دیوار کرد سوی تو راه شد آمدم

13. جامی به عیش کوش که این شیوۀ قدیم

14. تجدید یافت از سخنان مجددم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی
* رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
* که بر من و تو در اختیار نگشادست
شعر کامل
حافظ
* دامن کشیدن از کف عشاق سهل نیست
* یوسف ازین گناه به زندان نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی