1. نسیم جان شنوم گوییا ز عالم عدل

2. گشاده اند دری در حریم این منزل

3. ز زندگی در و دیوار او اثر دارد

4. سرشته اند همانا ز آب حضرش گل

5. دهد بقای مخلّد هوای او گویی

6. فروشده به گِلش پای عُمر مستعجل

7. چو خانۀ دل اهل قلوب مقبو لست

8. رَهِ قبول درو هرکه یافت شد مقبل

9. ندیده صفحۀ دیوار او خراش قلم

10. نموده نقش ضمير مُصوّران چگل

11. حجاب ذرّه نگردد ز بس ضیا که دروست

12. نَه شب نقاب ظلام و نَه روز پردۀ ظل

13. دلی که دیده گشاید به طاق ایوانش

14. به طاق ابروی جانان کجا شود مایل

15. دهد صریر درش بیشتر ز ذلّ سوال

16. به فتح باب امانی بشارت سایل

17. به جای خود بود ار ساکنان سدره نهند

18. پی دعای شه کامران درو محفل

19. بلندمرتبه سلطان حسین کز ره لطف

20. کند نزول درین خاک تودۀ نازل

21. وگرنه پست بود پیش پایۀ قدرش

22. جهات عالم اگر عالیست اگر سافل

23. به غور جود کَفَش چون رسم که دریاییست

24. محیط وار نه قعرش پدید نی ساحل

25. سجال برّ ونوال وی از بسیط زمین

26. بساط حاتم طی ساخت طىّ لطىّ سجل

27. شود خراب ز يأجوج فتنه گیتی اگر

28. نه در میانه بود سدّ تیغ او حایل

29. مراد هر دو جهانش از خدای حاصل باد

30. چنان کزوست مراد جهانیان حاصل

31. فزود ماضیش از خسروان به خوبی و باد

32. فزون ز ماضی حال و ز حال مستقبل