شمارهٔ 474
1. فرح به سینه پر غصه بی تو چون آید
2. که گر به کوه بسنجم غمت فزون آید
3. گذشت از غم فرهاد سالها و هنوز
4. صدای ناله اش از کوه بیستون آید
5. اگر رود ز دل ریش من بگردون دود
6. بسوزد ابر و ازو ژاله لاله گون آید
7. به بین تفاوت راه ای قبه خشک دماغ
8. تراز بینی و ما را ز دیده خون آید
9. ز چشم سلسله مویان حکایت احباب
10. حکایتیست که از مستی و جنون آید
11. همین که نقش دهانش چو میم بندد چشم
12. خیال ابروی او پیش من چو نون آید
13. عجب مدار که روزی به آب چشم کمال
14. ز آستانه او سرو و گل برون آید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده