شمارهٔ 475
1. قدح بدور لیت پر ز خون دلی دارد
2. غمش میاد کز اینسان دلی بدست آرد
3. زمینه به جرعه بده آب و نخم عشرت کار
4. که خواجه آن درود از جهان که میکارد
5. میان زاهد و رندان ز باده دریاهاست
6. دوان دوان سوی ما آمدن کجا بارد
7. سحر به دفع خمارم چه حاجت ترشیست
8. ز چهره محتسب ما چو سر که می بارد
9. عبارتیست از آن لب به سرخی این همه خط
10. که باده بر لب باریک جام بنگارد
11. حکایت لب باریک ساقی و لب جام
12. به جز مغنی باریک نغمه نگذارد
13. مغنیاه سخنان کمال باریک است
14. بخوان به چنگ که باریک نغمه دارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده