کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 557

1. یار اگر چاره گر عاشق بیچاره شود

2. که ازین در سر خود گیرد و آواره شود

3. آن جگر گوشه همان شد که من اول گفتم

4. که چو شوید شکر از شیر جگر خواره شود

5. دل بصد جرم گرفتار نباید در حشر

6. چون گرفتار غم بار ستمکاره شود

7. روز وصل از هوس آنکه در آن پا غلطد

8. دیدهها را عجب ار فرصت نظاره شود

9. باز با خاک رهت شد سر عاشق هموار

10. گه گهی می شود ای کاش که همواره شود

11. چون گل از شوق تو پیراهن خونین مرا

12. نپسندید رقیبت که بصد پاره شود

13. گفته ای بار شوم با دل بیچاره کمال

14. گر بدین شرط روی بار تو بیچاره شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
* کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان
شعر کامل
خاقانی
* خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
* زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت
شعر کامل
حافظ
* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی