کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 652

1. داریم ساقیا هوس عشرت و نشاط

2. جویای راه میکده ایم اهدنا الصراط

3. میخانه بساز و بکن وقف عاشقان

4. خیری که بی ریاست به از صد پل و رباط

5. زاهد به روز حشر پل و جوی کرد، گم

6. میخواره جت از پل و بگذشته از صراط

7. ما عاشقیم و رند و به معشوق مختلط

8. أی شیخ نیکنام به ما کم کن اختلاط

9. در شهر کس نماند از آن شد کسی رقیب

10. فرزین شدو پیاده چو گردد تهی بساط

11. زان لب روم به خنده چو دشنام بشنوم

12. نقل و می است موجب شادی و انبساط

13. سرعت مکن. به وصف لب و عارضش کمال

14. کاریست هردو نازک و شرط است احتیاط


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس زبان چشم خوبان را نمی داند چو ما
* روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* شرطست نه بر چشمه که بر چشم نشانند
* مانند تو سروی که ز بستان بدر آید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تاک اگر دست حمایت برنیارد ز آستین
* کیست کز دست فلک گیرد گریبان مرا؟
شعر کامل
صائب تبریزی