کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 653

1. کسی که دوست ندارد ز جان ندارد

2. که جسم دور ز جان از جهان ندارد حظ

3. حظر چو کوثر است به خلد آب خضر در ظلمات

4. رواست گر لب ما زان دهان ندارد حظ

5. چه رنگ از رخ خوبان رقیب را جز جنگ

6. که باغبان ز گل و گلستان ندارد حظ

7. نکرده زلف به کف زآن ذقن چه بهره برم

8. که تشنه از چه بی ریسمان ندارد حظ

9. خوش آبدش که ببیند تنم رنیم و رفات

10. مگر پریست که جز استخوان ندارد حظ

11. نشان خاک درشه پارسا گرفتم بافت

12. ز سرمه دیده اعمی چنان ندارد حظ

13. به زاهد این سخن تره اثر نکرد کمال

14. درخت خشک ز آب روان ندارد حظ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دشمن جفا بردی از بهر دوست
* که تریاک اکبر بود زهر دوست
شعر کامل
سعدی
* به من ده آن می احمر، به مصر و یوسفانم بر
* که سیرم زین بیابان و ازین من و ازین سلوی
شعر کامل
مولوی
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ