کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 786

1. ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم

2. خال مشکین ترا دانه دلها دانیم

3. در وفاداری و دلدادگی و جانبازی

4. آنچه گویند در این باره دو صد چندانیم

5. از جدائی همه دم هست شکایت ما را

6. بینی ار با دل پردرد چوئی نالائیم

7. با دلی پاکز آلایش و با صدق و صفا

8. جان به کف بهر نثار قدم جانانیم

9. ساکن کوی نگاریم چو معنا در لفظ

10. گر به ظاهر نگری بی سر و بی سامائیم

11. رمز توفیق در این است که در گلشن دهر

12. همچو بلبل به توانیم و پر گل خندانیم

13. پای بندیم به عهد خود و بر وجه کمال

14. با دل و جان و تن و عاطفه هم پیمائیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو صبح عالم افروزی و من شمع سحرگاهم
* گریبان باز کن تا بی تأمل جان برافشانم
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد
* گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
شعر کامل
سعدی
* ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری
* زبان در کام او بادام در قندست پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی