خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 228

1. ای جان جهان جان وجهان برخی جانت

2. داریم تمنای کناری ز میانت

3. چون وصف دهان تو کنم زانکه در آفاق

4. من هیچ ندیدم به لطافت چو دهانت

5. گو شرح تو ای آیت خوبی دگری گوی

6. زان باب که من عاجزم از کنه بیانت

7. گرمدعی از نوک خدنگت سپر انداخت

8. من سینه سپر ساخته‌ام پیش سنانت

9. ای گلبن خندان بچنین حسن و لطافت

10. کی رونق بستان ببرد باد خزانت

11. هر لحظه ترا با دگران گفت و شنیدی

12. وز دور من خسته به حسرت نگرانت

13. گر خلق کنندم سپر تیرملامت

14. من باز نگیرم نظر از تیر و کمانت

15. تا رخت تصوف بخرابات نیاری

16. در بتکده کی راه دهد پیر مغانت

17. باید که نشان در میخانه بپرسی

18. ورنی ز جهان محو شود نام و نشانت

19. خواجو نکشد میل دلت سوی صنوبر

20. گر دست دهد صحبت آن سرو روانت

21. زینسان که توئی غرقهٔ دریای مودت

22. گر خاک شوی باد نیارد بکرانت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر تسکین دل افگار من مسکین طبیب
* ساخت صد مرهم ولی مرهم نمی سازد مرا
شعر کامل
جامی
* خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی قیاس
* بیدا را چون پر طوطی برگ روید بی شمار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه
* مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه
شعر کامل
حافظ