محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 370

1. زهی ز عشق جهانی تو را به جان مشتاق

2. من از کمال محبت جهان جهان مشتاق

3. نهان ز چشم بدان صورت تو را این است

4. که دایمم من صورت طلب به آن مشتاق

5. ز دست کوته خود در هوای زلف توام

6. چو مرغ بی‌پر و بالی به آشیان مشتاق

7. به محفل دگران در هوای کوی توام

8. چو آن غریب که باشد به خانمان مشتاق

9. کنم سراغ سگت همچو کسی که بود

10. ز رازهای نهانی به همزبان مشتاق

11. عجب که ذکر تو جزء شهادتم نشود

12. ز بس که هست به نام خوشت زبان مشتاق

13. به محتشم چه فسون کرده‌ای که می‌گردد

14. نفس نفس به تو مایل زمان زمان مشتاق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز درد و داغ محبت مگو به مرده دلان
* تنور سرد، سزاوار بستن نان نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرو من برخاست، از قدش قیامت شد پدید
* غیر آن قامت که من دیدم قیامت را که دید؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی