محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 395

1. من شیدا چرا از عقل و دین یک باره برگشتم

2. به رندی سر برآوردم به رسوائی سمر گشتم

3. ز استغنا نمی‌گشتم به گرد کعبه لیک آخر

4. سگ شوخی شدم از شومی دل در به در گشتم

5. سرم چون گوی می‌باید فکند از تن به جرم آن

6. که عمری بر سر کوی تو بی‌حاصل به سر گشتم

7. ز دلدار دگر خواه دوای درد دل جستن

8. که هرچند از تو جستم چارهٔ بیچاره‌تر گشتم

9. اگر لعل تو جانم برد برکندم ازو دندان

10. وگر عشق تو دینم برد از آن هم نیز برگشتم

11. به زور حسن خودچندان مرا آزار فرمودی

12. که بیزار از جمال خوب رویان دگر گشتم

13. اگر چون محتشم پا از ره عشقت کشم اولی

14. که از پرآهست یک سان به خاک رهگذر گشتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
* همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* عدو با جان حافظ آن نکردی
* که تیر چشم آن ابروکمان کرد
شعر کامل
حافظ
* بی تو، ای گل، سر گلگشت چمن نیست مرا
* که تماشای گلستان شما خوش باشد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی